خر عاشق...(شعر طنز)

            

خری آمد به سوی مادر خویش بگفت مادر چرا رنجم دهی بیش

برو امشب برایم خواستگاری اگر تو بچه ات را دوست داری

خر مادر بگفتا ای پسر جان تو را من دوست دارم بهتر از جان

ز بین این همه خرهای خوشگل یکی را کن نشان چون نیست مشگل

خرک از شادمانی جفتکی زد کمی عرعر نمود و پشتکی زد

بگفت مادر به قربان نگاهت به قربان دو چشمان سیاهت

خر همسایه را عاشق شدم من به زیبایی نباشد مثل او زن

بگفت مادربرو پالان به تن کن برو اکنون بزرگان را خبر کن

به آداب و رسومات زمانه شدند داخل به رسم عاقلانه

دو تا پالان خریدند پای عقدش به افسار طلا با پول نقدش

خریداری نمودند یک طویله همانطوری که رسم است در قبیله

خر عاقد کتاب خود گشایید وصال عقد ایشان را نمایید

دوشیزه خر خانم آیا رضایی؟ به عقد این خر خوشتیپ درآیی؟

یکی از حاضرین گفتا به خنده عروس خانم به گل چیدن برفته

برای بار سوم خر بپرسید که خر خانم سرش یکباره جنبید

خران عرعرکنان شادی نمودند به یونجه کام خود شیرین نمودند

به امید خوشی و شادمانی برای این دو خر در زندگانی

کزین پس هیچ خری دپرس نماند فقط کانکت شود و جوک بخواند

ته نوشت: 

 

 سلام دوستان عزیز و گلم،ببخشیدا،بابت شعر،محض خنده گذاشتمش، 

اگه حرفای ناجور داشته باشه، به بزرگواری خودتون میبخشین...

عرض تبریک ...

                  

 

میلاد محمد(ص) دیباچه ی زرین کتاب حقیقت بود و عنوان صحیفه ی رسالت... 

 

ربیع الاول ،بهار سالهای نیکو و پربار و نورانی تجلی خداوند در زمین بود.. 

 

محمد (ص) زاده شد، تا جهل و جور بمیرد... 

 

چشم به جهان گشود، تا چشم جهان را به روی فروغ ((وحی)) بگشاید... 

 

تا دنیا را در قدم جلوه های ابدیت بیفکند و قدوم دوران ((حیات طیبه)) را نوید دهد... 

 

 

میلاد پیامبر اکرم، حضرت محمد مصطفی(ص)، بر همه ی شما دوستداران ائمه ی اطهار (ع) 

 

مبارک باد...