سلام به همه عزیزان...
دو قدم مانده زگرمازدگی تا دریا
وعده دارد تن گرمازده ام با دریا
(مولانا جلال الدین)
بهار موعود ما عطری از آن عدالت سبز خواهد داشت،که زمین تنها دو تابستان نشانه هایی ازآن درسایه ی نورانی ابوتراب تجربه کرده است...
آن بهار نیز همچون بهاری که در طبیعت می وزد دلپذیر،چشمنواز و دوست داشتنی ست.
راستی یادمان نرود،توشه ی این مسافر باماست.مبادا دست خالی و شرمنده به پیشواز بهار برویم!...
بازداشت بهار،کار هیچ کس نیست!
قانون بهار،ادامه ی سرزندگی ست...
دور نرویم.هرچه هست،همین جاست.بود و نبود بهار،بود و نبود شماست.این بهار که می گویند شما هستید...
دایه،هرچقدر هم که خوب و مهربان باشد،جای مادر را نمی تواند پرکند!
دایه برای آدم مادر نمی شود!!
بهارتان را،خودتان بزرگ کنید! ...
جان بهار،این صورت تنها نیست.درون عالم،آزادی ست...
اهل بهار،اهل بی قرارند...
انصاف داشته باشیم!
خودتان را،جای بهار بگذارید.اگر شما بودید،بااین همه ((ضدبهار)) چه می کردید؟!...
خانه تکانی بهار،خانه تکانی دل هاست...
خانه تکانی بهار،آب و جارو کردن دل هاست...
س.م.ع