هر مردی باید ازدواج کنه ... !

 

 

 

به افتخار یکی از دوستان وبلاگی که تازه مزدوج شده... رسایی ... تبریک .............. 

 

 

هر مردی باید یکروزی ازدواج کنه،چون شادی تنها چیز زندگی نیست

آنونیموس

———— ——— ——— ——— ——— ——— ——— —
Bachelors should be heavily taxed. It is not fair that some men should
be happier than others.

–Oscar Wilde

برای مجردها باید مالیات سنگینی مقرر شود،چون این انصاف نیست که بعضیها
شادتر از بقیه زندگی کنند

اسکاروایلد

———— ——— ——— ——— ——— ——— ——— —-
Don’t marry for money; you can borrow it cheaper.

–Scottish Proverb

برای پول ازدواج نکنید ، میتونید اونرو با بهره کمتری قرض بگیرید

ضرب المثل اسکاتلندی

———— ——— ——— ——— ——— ——— ——— —-
I don’t worry about terrorism. I was married for two years.

–Sam Kinison

من از تروریستها وحشتی ندارم ، من دوساله ازدواج کردم

سام کینیسون

———— ——— ——— ——— ——— ——— ——— —
Men have a better time than women; for one thing,
they marry later; for another thing, they die earlier.

–H. L. Mencken

مردها فرصت بهتری در زندگی نسبت به زنان دارند،یکی بخاطر اینکه دیرتر
ازدواج میکنند و دوم اینکه زودتر میمیرند

اچ.ال.منکن

———— ——— ——— ——— ——— ——— ——— —
When a newly married couple smiles, everyone knows why.
When a ten-year married couple smiles, everyone wonders why.

وقتی که یک زوج تازه مزدوج لبخند میزنند،همه میدونند چرا

ولی وقتی یک زوج ده سال پس از ازدواج لبخند میزنند همه حیرانند چرا ؟

———— ——— ——— ——— ——— ——— ——— —
Love is blind but marriage is an eye-opener.

عشق آدم را کور میکند ولی ازدواج چشمان انسان را باز میکند

———— ——— ——— ——— ——— ——— ——— —-
When a man opens the door of his car for his wife,
you can be sure of one thing:

either the car is new or the wife.

وقتی مردی درب خودرو را برای همسرش باز میکند ، شما میتوانید مطمئن باشید که : ۰

یا ماشین جدید است یا همسرش

———— ——— ——— ——— ——— ——— ——— —
I take my wife everywhere, but she keeps finding
her way back to home always.

–Anonymous

من همسرم را خودم همه جا میبرم ، ولی اون همیشه راه برگشتن به خانه را پیدا میکند

آنونیموس

———— ——— ——— ——— ——— ——— ——— —-
I asked my wife, “Where do you want to go for our
anniversary? ” She said,”Somewhere I have never been!” I told her,
“How about the kitchen?”

–Anonymous

من از همسرم پرسیدم که برای سالگرد ازدواجمان به کجا برویم؟ او گفت: به
جائی که تا حالا نرفتم.من گفتم: نظرت راجع به آشپزخانه چطوره؟!!!!! ۰

آنو نیموس

———— ——— ——— ——— ——— ——— ———
We always hold hands. If I let go, she shops.

من همیشه دستان همسرم را در دستم میگیرم، چون اگه رهاش کنم اون میره خرید۰

———— ——— ——— ——— ——— ——— ——— -
My wife was in beauty saloon for two hours.
That was only for the estimate.

–Anonymous

همسرم برای دوساعت در یک سالن آرایش و زیبائی بود

البته فقط برای ارزیابی و قیمت گرفتن

آنو نیموس

———— ——— ——— ——— ——— ——— ——— -
She got a mudpack and looked great for two days. Then
the mud fell off.

–Anonymous

همسرم یک ماسک تقویتی صورت خرید ،برای دوروز خیلی صورتش خوب شده بود ولی
بعدش ماسک افتاد !!!۰

آنو نیموس

———— ——— ——— ——— ——— ——— ——— —
Badd Teddy recently explained to me why he refuses
to get to married.
He says “the wedding rings look like minature
handcuffs… ..”

–Anonymous

باد تدی برای من شرح میداد که چرا از ازدواج کردن فراریست.میگفت: حلقه
ازدواج مثل یک دستبند مینیاتوریست۰۰۰۰۰

آنو نیموس

———— ——— ——— ——— ——— ——— ——— —
A man placed some flowers on the grave of his dearly
parted mother and started back toward his car when his attention was
diverted to another man kneeling at a grave. The man seemed to be
praying with profound intensity and kept repeating, ‘Why did u have to
die? Why did you have to die?” The first man approached him and said, “Sir,
I don’t wish to interfere with your private grief, but this
demonstration of pain in is
more than I’ve ever seen before. For whom do you mourn so? Deeply? A
child? A parent?”The mourner took a moment to collect himself, then
replied “My wife’s first husband.”

مردی دسته گلی روی قبر مادر عزیز مرحومش گذاشت و داشت به سمت ماشینش
برمیگشت که توجهش به مردی جلب شد که بالای سر قبری زانو زده بود.بنظر
میرسید مرد با سوز و گداز فراوانی جمله ای را تکرار میکرد،”چرا باید از
دست میرفتی؟” ، ” چرا باید از دست میرفتی؟”۰

مرد اولی به سمتش رفت وگفت: امیدوارم مزاحم سوگواریتان نشده باشم اما در
این حد اظهار عجز و ناراحتی را تا بحال ندیده ام ، برای چه کسی
اینطورعمیق ابراز ناراحتی میکنید؟ فرزند؟والدین؟

مرد سوگوار چند لحظه ای طول کشید تا خودش را جمع و جور کند سپس پاسخ
داد:”شوهر اول همسرم ! ” ۰

———— ——— ——— ——— ——— ——— ——— —-
A couple came upon a wishing well. The husband
leaned over, made a wish
and threw in a coin .
The wife decided to make a wish, too. But she leaned
over too much, fell
into the well, and drowned. The husband was stunned
for a while but then
smiled “It really works!”

یک زوج بر سر یک چاه آرزو رفتند، مرد خم شد ، آرزوئی کرد و یک سکه به
داخل چاه انداخت.زن هم تصمیم گرفت آرزوئی کند ولی زیادی خم شد و ناگهان
به داخل چا ه پرت شد

مرد چند لحظه ای بهت زده شد بعد لبخندی زد و گفت: ” این واقعا” درست کار
میکنه



 

الهی نصیب تمام مجردها بگردان .... ازین بلایای طبیعی ...........

نظرات 7 + ارسال نظر
ندا چهارشنبه 19 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:18 ب.ظ http://nedaiefarda.blogsky.com/

ندا چهارشنبه 19 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:19 ب.ظ http://nedaiefarda.blogsky.com/

سلام
چرا متاهل ها اینطوری میحرفن؟


عروسی هم مبارک باشه
به پای هم پیر بشن
راستی من اولیده شدم

علیک سلام ...

چی بگم آبجی ....

ممنون ... ایشالاه عروسیه شمااا .....

بله ... اولیدی ... تبریک میگم ....

آسمان چهارشنبه 19 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:13 ب.ظ http://www.khatefa3le.blogfa.com

حال و هوای وبت با همه ی وبها فرق میکنه....
اصلا میام اینجا یه حال دیگه میگیرم...ضد ِ همه ی احوالم....

حرف نداری...

سلام ... شما لطف داری ... شرمندم میکنی ....

الناز چهارشنبه 19 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:32 ب.ظ

زن گرفتم شدم ای دوست به دام زن اسیر … من گرفتم تو نگیر
چه اسیری که ز دنیا شده ام یکسره سیر … من گرفتم تو نگیر
بود یک وقت مرا با رفقا گردش و سیر … یاد آن روز بخیر
زن مرا کرده میان قفس خانه اسیر … من گرفتم تو نگیر
یاد آن روز که آزاد ز غمها بودم … تک و تنها بودم
زن و فرزند ببستند مرا با زنجیر … من گرفتم تو نگیر
بودم آن روز من از طایفه دّرد کشان … بودم از جمع خوشان
خوشی از دست برون رفت و شدم لات و فقیر … من گرفتم تو نگیر
ای مجرد که بود خوابگهت بستر گرم … بستر راحت و نرم
زن مگیر ؛ ار نه شود خوابگهت لای حصیر … من گرفتم تو نگیر
بنده زن دارم و محکوم به حبس ابدم … مستحق لگدم
چون در این مسئله بود از خود مخلص تقصیر … من گرفتم تو نگیر
من از آن روز که شوهر شده ام خر شده ام … خر همسر شده ام
می دهد یونجه به من جای پنیر … من گرفتم تو نگیر
ایرج میرزا

سلام خانمی .... ایول ... قشنگ بود ...

زمستانه پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:07 ق.ظ

به نام یکتا..

سلام..

خوبی سید٬؟٬؟

هرچی خواستی بار زن جماعت کردی دیگه!؟؟! داشتیم سید؟!؟

انشاالله خوشبخت بشن..

موفق باشی و خوشبخت٬

علیک سلام زمستانه ی بزرگوار .... به مرحمت شما ...

آره دیگه آبجی ...

انشالاااه ...

انشالاه قسمت شمام بشه ....

زمستانه پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:07 ق.ظ

التماس دعا سید..

محتاجیم آبجی ....

زمستانه پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:37 ق.ظ

به نام یکتا..

سلام سید..

خوبی!؟

عقل و دلت گیر دادن به من یعنی ؟!؟

ممنون که اوومدی!!

موفق باشی و خوشبخت!

سلام بزرگوار ...

آبجی من ازین جسارتا نکردمااا ... برا نوشتت بود ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد